مقدمه
هدف از این نوشتار این است که ثابت گردد امور عالم بنا بر اراده ی پروردگار به دست ائمه است و ایشان حق ولایت بر جمیع مخلوقات زمینی و آسمانی را دارند و به لحاظ سر بلند بودن در امتحانات خداوند، از سوی او انتخاب شده اند و چه بسیار، اختیارات و توانایی ها که از سوی خداوند به ایشان ارزانی شده تا هدایت گر خلق به سوی سعادت باشند. و افسوس و صد افسوس که این انسان جاهل با اینکه در الست، ولایت آنها را پذیرفته ولی در مقام عمل، چه در عوالم قبل و چه در این دنیا بسیاری از انسانها از شناخت حق ایشان و پیروی از آنها سر باز زده و آن همه ارزش و مقام ایشان را نادیده گرفته و حتی در طول تاریخ سعی نموده خود را جایگزین ایشان نماید و مقامات عالیه آنها را که فقط و فقط از آن ایشان است برای خود قائل شود و اگر واقعاً انسان در آیات و روایات تأمل و تدبّر نماید در می یابد که چقدر از سرچشمه ی اصلی حیات فاصله دارد، پناه بر خدا از روز جزا و روز حساب و کتاب ، وقتی خداوند این قدر به ائمه بها و ارزش داده و این همه از امور عالم و اختیار مخلوقات آسمان و زمین به ایشان سپرده شده و انسان در روز الست این امانت سنگین (ولایت) را به گردن گرفته و پذیرفته که تابع اهل بیت صلوات اللّه علیهم باشد، چه طور این همه غفلت امکان دارد؟ چه طور وقتی آدمی راه درست زندگی کردن را نمی داند و راه را از بی راه تشخیص نمی دهد، باز هم سراغ چراغ های هدایت نمی رود و از ایشان استمداد نمی جوید. پناه بر خدا از این عمر گذرا، پناه بر خدا از این همه فتنه ها و آزمون های دنیا و پناه برخدا از این همه غفلت و سرگردانی انسان در شناخت و پیروی از حق، پناه بر خدا از این که جوانی انسان بگذرد و انسان با نگاه بر گذشته ی خود ببیند بهترین دوران زندگی خود را صرف دنیا و روزمرگی نموده و نتوانسته در طریق سعادت معنوی خود گامی بردارد، اینجاست که می گویند در قیامت همه انسانها شرمنده و پشیمان اند، گناهکاران به خاطر عدم تبعیّت از حق و دشمنی با آن و صالحان به خاطر کوتاهی در عملکرد و پیروی از حق، چرا که آدمی همواره در غفلت و متابعت از هوای نفس است مگر اینکه به خود آید و تا می تواند جلوی خواهش های نفس را بگیرد و خود را ملزم به تبعیت از حقیقت نماید و دشواری آن را به جان بخرد.
در مقام مطالعه و تبیین باب امامت با مراجعه به کتب اصول دین با مطالب دشوار و بعضاً ساخته ذهنی مواجه می شویم که هم باعث گمراهی و سردرگمی خواننده می شود و هم مطالب ساده و آشکار در قالب الفاظی فنی و دشوار به خواننده عرضه شده است، لذا با مراجعه به کتب حدیث شیعه، به نظر آمد که چقدر مطالب واضح و رسا از سوی ائمه در قالب احادیث بیان شده و افسوس و صد افسوس که این چنین مطالبی در قالب عباراتی پیچیده و با توضیحاتی گزاف و اضافه در دسترس خوانندگان قرار گرفته است ، در نتیجه اگر خواننده کم حوصله باشد، رغبت نمی کند مطالب را تا آخر ادامه دهد و همان ابتدای کار آن را رها می سازد. (مثل بعضی از مردم که خیلی اوقات به خاطر همین مشکلات از اطلاعات دینی فاصله دارند) و یا اگر کسی راغب و مشتاق آموختن باشد، باید مدّتها وقت و دقّت خود را صرف کند تا بتواند بفهمد نویسنده در مقام بیان چه بوده است! واقعاً در این هنگام این فکر به ذهن آدم می رسد که مگر کلام ائمه چه اشکالی داشت که بعضی از نویسنده ها شروع به ارائه ی تراوشات ذهنی خود در قالب معارف دین نموده اند؟ لذا در این نوشتار با مراجعه به کتب روائی شیعه سعی شد روایات مختلف در خصوص معرفت ائمه در قالب موضوعات متعدد ارائه گردد و حتی الامکان از توضیح اضافی مطالب خودداری گردد.
در این خصوص ابتداء به بررسی ویژگی های ائمه و جایگاه ایشان در نزد خداوند خواهیم پرداخت و سپس توضیحاتی در خصوص انتظار خداوند و ائمه، از محبّین و شیعیان ایشان ارائه می گردد و در نهایت با مراجعه به تاریخ و بررسی کتب مکتب ضالّه ی سقیفه به ابطال اعتقادات پیروان آنها خواهیم پرداخت، ان شاء الله.
و من الله توفیق
ثبت دیدگاه