بحار الأنوار (ط – بيروت) / ج43 / 91 / باب 4
زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) ترجمه روحانى ؛ ؛ ص398
– نَوَادِرُ الرَّاوَنْدِيِّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ ع فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَهَا لِمَ حَجَبْتِيهِ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ فَقَالَتْ ع إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَإِنِّي أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي.
قطب الدين راوندى (573 ه) در كتاب نوادر از على عليه السّلام نقل كرده: شخصى كه نابينا بود از حضرت فاطمه اجازه خواست تا به حضور او برود، حضرت فاطمه اجازه داد ولى در طول ملاقات حجاب بر سر داشت. پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به او فرمود: چرا حجاب در بر نمودى در حالى كه او تو را نمىديد؟ حضرت فاطمه گفت: اگر او مرا نمىبيند، من او را مىبينم، و او بوى تن مرا نيز حسّ مىكند. پيامبر فرمود: شهادت مىدهم كه تو پارهاى از وجود من هستى.
ثبت دیدگاه