بغض در گلو
باسمهتعالي
و بارِ دِگَر فاطميه، بارِ دگر بغض و گريههاي فاطمه(س) در بيتُالاَحزان 1، بار دگر صداي وا مُحسِناي فاطمه (س)، بار دگر صداي هِقهِق علي(ع) و ايتامِ فاطمه (س)2
خدايا! با تو سخن ميگويم كه عدّهاي منافق به نام فاطمه (س) ريشه دين را زدند. به نام فاطمه (س) كه اصل و اساس دين است حق همسرش اميرالمؤمنين (ع) را غصب كردند.3
خدايا ! اين بغض در گلو را چگونه خالي كنم كه حبيبه ی رسولت را بين در و ديوار فشردند.
خدايا! چه كردند با گلِ ياسِ باغِ هدايتت؟ مگر پاره ی تن رسولت چه ظلمي روا داشت كه از سه جهت مختلف به او حمله كردند؟ 4 جز آن كه فاطمه (س) در دفاع از وليَّت به پا خاست.
خدايا! مگر آن حجَّتِ بالِغهات چه حلالي را حرام و چه حرامي را حلال كرد كه وي راغرق به خون كردند كه امام حسن مجتبي (ع) سال ها بعد از شهادت مادرش در مجلس معاويه در مواجهه با مُغيره ميفرمود:
«أنتَ الَّذي ضَربتَ اُمّي فاطِمَةَ حَتّي أدمَيتَها» تو كسي هستي كه آنقدر مادرم فاطمه را كتك زدي تا اينكه غرق به خونش كردي.5
خدايا! چه بگويم كه تو خود آگاه به تمام حقايقي
خدايا! اين شِكوهها را به تو عرضه ميكنم كه تو «خَيرُالنّاظِرين و أحكَمُالحاكِمين » هستي.
خدايا! تو مَحبّتِ فاطمه (س) را شرطِ محبّتِ به خود وصف كردي و باعثِ آمرزش گناهان معرفي كردي.6
خدايا! پيغمبر بزرگوارت فرمود: مَحبّتِ فاطمه (س) درصد جا و موضع خطرناك براي انسان سودمند است كه آسان ترين آن ها عبارتند از موقع مرگ، در قبر، هنگام محشور شدن انسان ها، رويِ پل صراط و هنگام محاسبه ی اعمال.7
خدايا! پيامبرت بارها در عمل نشان داد فاطمه (س) از مَلَكوتِ توست8
و سَروَرِ زنانِ عالَم است.9
هر زماني كه فاطمه (س) بر پيامبر (ص) وارد ميشد رسول خدا (ص) برميخاست به طرف فاطمه (س) ميآمد و دستان فاطمه (س) را ميبوسيد.10
خدايا! پيامبر (ص) تو هر زمان مشتاقِ بهشت ميشد فاطمه (س) را ميبوييد.11
اما اين نامردمان چه كردند با ناموسِ خلقت، كه معرفت و شناخت وي محور تمامِ نَشَآت است.12
خدايا! چه كردند با آيتِ كُبرايت 13 كه قدر او را همانند شبهاي قدر مخفي كردند.14
چه كردند با فاطمه(س) كه حجت تو بر عالَميان اميرمؤمنان علی (ع) هنگام دفن وي رو به سوي قبرِ رسولت عرضه داشت: يا رَسولَالله از فاطمه (س) سؤال كن كه بر ما چه گذشت. 15
خدايا! دوستدارانِ فاطمه ی زهرا(س) با تو سخن می گویند و این بُغضِ در گلو را نسل به نسل به فرزندانشان ارث می گذارند تا آن یِکّه سوارِ حجاز با مُصحَفِ مادرش زهرا (س) 16 بیاید، او که ولیِّ دمِ مادر و اجدادِ طاهرینش است، او می آید با ناله هایِ مادرش زهرا (س) كه بين در و ديوار، ميان شعلههاي آتش صدا زد: يا مَهدي
او ميآيد و شبِ قدر واقعي را به عالَميان معرفي ميكند.17
او ميآيد…..
به اميد آن روز
«أللّهُمَّ عَجِّل في فَرَجِ مَولانا صاحِبَالزَّمانِ وَاجعَلنا مِن أعوانِهِ وَ أنصارِهِ وَ المُستَشهَدينَ بَینَ يَديهِ»
سيّد مهدي مرعشي
1-بحارالانوار : ج33/ص177
2-بحارالانوار: ج43
3-نهجالبلاغه : ص47، غررالحكم : ص16
4- بحارالانوار: ج43
5-بحارالانوار: ج43/ص197
6-آلعمران/33، اِرشادُ القُلوب: ص278
زُمَر/53،تفسير قميّ: ص579
7-بحارالانوار: ج27/ص116
8-عِلَلُالشَّرايِع :ج1/ص181
9-صحيح بُخاري: كتاب الإستِئذان /ص51تا 54
10-صحيح بُخاري : بابُالأدبالمفرد /ص141
11-ذَخائِرُ العُقبي
12-أمالي شيخ طوسي : ص668
13-مُدَّثِر/35
14- قدر/1،بحارالانوار: ج43/ص 65/ح58
15-نهجالبلاغه : خطبه 202
16-فرائِدُالسّمطَين : ج136، اصول كافي: ج1/ص346
17-إثباتُ الوَصيّه : چاپ بيروت / ص153
ثبت دیدگاه