پ
پ

*▪️شیطان اولین کسی بود که با ابوبکر لعنة الله علیه بیعت کرد… *

☑️- و در روايت سليم بن قيس هلالى از سلمان فارسى رضى اللَّه عنه آمده است كه گفت: به خدمت حضرت على عليه السّلام رسيدم، و آن حضرت سرگرم غسل دادن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود- زيرا رسول خدا وصيّت فرموده بود كه او را جز علىّ بن ابى طالب كسى غسل ندهد-، و خود خبر داده بود كه هنگام غسل او جسد مبارك به هر سمتى كه بخواهد خود بر مى‏‌گردد و على پرسيده بود كه هنگام غسل چه كسى مرا كمك مى‌كند ؟ و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرموده بود: جبرئيل [تو را يارى خواهد كرد].
چون از كار غسل و کفن پیامبر (ص) فارغ شد، من و أبو ذر و مقداد و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام را داخل نموده و ما وارد شديم، در آنجا حضرت امير جلو ايستاده و ما در پشت آن حضرت بر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نماز خوانديم، و عائشه در گوشه اطاق نشسته و هيچ توجّهى به ما نداشت گويا جبرئيل ديدگانش را پوشانده بود، سپس هر بار ده نفر از مهاجرين و ده نفر از انصار (بيست نفر بيست نفر) را داخل خانه مى‏نمود، آنان نيز نماز خوانده و خارج مى‏شدند، و به همين ترتيب همه جماعت مهاجر و انصار بر جنازه مطهّر پیامبر نماز خواندند.
سلمان گويد: هنگام غسل جريان سقيفه را به گوش او رساندم و اين كه الحال أبو بكر بر منبر رسول خدا نشسته و مردم با او بيعت مى‏‌نمايند.
حضرت علىّ عليه السّلام فرمود: اى سلمان، آيا دانستى اوّلين نفر كه در منبر پيامبر با أبو بكر بيعت نمود كه بود؟ گفتم: نه، جز آن كه در سقيفه بنى ساعده أوّل كسى كه با أبو بكر بيعت نمود بشير بن سعد و پس از او به ترتيب: أبو عبيده جرّاح، عمر بن خطّاب، سالم مولاى ابى حذيفه [و معاذ بن جبل‏]بودند.
فرمود: منظور من اين نبود، آيا متوجّه شدى وقتى أبو بكر به منبر رفت اولين نفرى كه با او بيعت كرد چه كسى بود؟ گفتم: نه نفهميدم، ولى به خاطر دارم كه او پيرمردى عصا به دست بود كه در پيشانى اثر سجده داشت و در حالى كه لباسهاى خود را جمع كرده بود از منبر بالا رفته و به حالت گريه گفت: خدا را شكر كه مرا زنده نگه داشت تا اين كه تو را در اين مكان ديدم، دست خود را بگشا تا با تو بيعت كنم، و با او بيعت نموده و از منبر پائين آمد و از مسجد خارج شد.

⚡️حضرت امير به من فرمود: اى سلمان نفهميدى او كه بود؟ گفتم: نه؛ ولى از لحن كلامش ناراحت شدم گويا از مرگ پيامبر خوشحال بود.
امام علىّ عليه السّلام فرمود: او ابليس ملعون بود، پيامبر به من گفته بود كه در روز غدير خمّ كه مرا به دستور خداوند به مقام خلافت نصب و تعيين فرموده، و در باره‏ام آنچه لازم بود به مردم گفت، و تبليغ آن را از همه خواست، ابليس و يارانش در آنجا حاضر بوده به هم گفتند: اين امّت پيوسته مورد هدايتند و از هر گمراهى محفوظند، و به همين جهت هيچ‏ راه نفوذى به ايشان نخواهيم داشت، چرا كه امام و پناه پس از پيامبرشان را يافته‌اند.
ابليس با شنيدن اين سخنان سخت متأثّر و اندوهناك شد و رفت. و حبيبم، رسول خدا صلی الله علیه و آله به من گفته بود پس از شهادتم مردم در سقيفه بنى ساعده پس از مخاصمه و مذاكره با أبو بكر بيعت نموده سپس به سمت مسجد آمده و أوّل كسى كه بر منبر با او بيعت كند ابليس لعين است كه؛ بصورت پيرمردى عصا بدست و شادان چنين و چنان گويد. سپس شيطان با ساير يارانش گرد آمده و پس از شادى بسيار روى به آنها نموده و گفت: فكر مى‏‌كرديد ديگر ما را به اين جمعيّت راهى نيست، مرا چگونه ديديد، آرى نفوذ من به ايشان از همان جا (روز غدير خمّ) آغاز شد كه فرمان خدا و رسول را زير پا گذاشتند….

▪️ادامه دارد▪️

➖➖🔘➖➖🔘➖➖🔘➖➖🔘➖➖

📓الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) ؛ ج‏1 ؛ ص80

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

*اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم العن الجبت و الطاغوت*

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.