«خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ ان صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ »
[از اموال آنان صدقهای بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزهشان سازی و برايشان دعا كن؛ زيرا دعای تو برای آنان آرامشی است و خدا شنوای داناست.]
☀️امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی كه این آیه «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا» در ماه رمضان نازل شد، رسول خدا كه سلام و درود خدا بر او و اهل بیت او باد، به منادی خود دستور داد كه چنین اعلام كند: همانا خدا زكات را واحب كرد، چنان كه نماز را بر شما واجب كرد . خدای عز و جل بر ایشان (زكات را) بر طلا و نقره واجب كرد و صدقه را بر شتران و گاو و گوسفندان، و گندم و جو، و خرما و كشمش واجب كرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این حكم را در ماه رمضان به سمع مردم رساند و آنان را از دیگر موارد معاف نمود.
سپس گفت: چیزی از اموالشان پرداخت نشد تا این كه سال آینده فرا رسید (یك سال گذشت). پس روزه گرفتند و افطار كردند و پیامبر به منادی خود دستور داد كه چنین اعلام كند: ای مسلمانان! زكات اموالتان را دهید تا نمازتان قبول شود ـ گفت: ـ سپس كارگزاران صدقه و كارگزاران طُسوق (خراج زمین) را اعزام كرد.
📚كافی، ج ۳، ص ۴۹۷، ح ۲ / تفسير البرهان
☀️ امام صادق علیه السلام فرمود: هر كه ادعا كند امام به آن چه به دست مردم است نیازمند است، او كافر است. همانا مردم نیازمند به این هستند كه امام از آنان بپذیرد، خدای عز و جل میفرماید: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا».
📚 كافی، ج ۱، ص ۴۵۱، ح ۱ / تفسير البرهان
علی بن حسان واسطی، از یكی از اصحابمان، از امام صادق علیه السلام روایت كرده است كه گفت: از ایشان در باره این سخن خدای تبارك و تعالی: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا» سئوال كردم كه آیا پس از رسول خدا ـ سلام و درود خدا بر او و اهل بیت او باد ـ ، در باره امام نیز جریان دارد؟ فرمود: بلی.
📚تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۱۲، ح ۱۱۱ / تفسير البرهان
☀️ از معلی بن خُنیس نقل شده است كه گفت: امام صادق علیه السلام در یك شب بارانی به سوی سقیفه بنی ساعده رفت. به دنبال او رفتم و ناگهان چیزی از دستش افتاد. فرمود: بسم الله، خدایا آن را به ما برگردان. نزد او آمدم و بر او سلام كردم،. فرمود: معلی؟! عرض كردم: بلی، فدایت شوم. فرمود: با دستت جستجو كن و هر چه را مییابی به من ده. نان زیادی را پراكنده یافتم. قرصهای نان را به او میدادم و همراه او كیسهای بود كه نمیتوانستم آن را حمل كنم. عرض كردم: فدایت شوم، آن را بر پشتم قرار ده. فرمود: من به حمل آن از تو شایستهترم، اما با من بیا. سپس به سایهبان بنی ساعده رفتیم، ناگهان گروهی را دیدیم كه خواب بودند. او شروع كرد به قرار دادن آن قرصهای نان در كنار آنان، تا این كه از این كار فارغ شد و هنگامی كه آن جا را ترك كردیم به او عرض كردم: آیا اینان به ولایت شما اعتراف دارند؟ فرمود: خیر، اگر میدانستند، بر ما واجب بود كه آنان را با نمك كمك كنیم، همانا خدا چیزی را نیافریده است مگر این كه نگهبانی را برای آن قرار داده است كه آن را ذخیره كند مگر صدقه . چه این كه پروردگار تبارك و تعالی خود آن را به عهده میگیرد. پدرم هر گاه چیزی را صدقه میداد، آن را در دست نیازمند قرار میداد، سپس از او میگرفت و آن را می بوسید و میبویید و دوباره آن را به دست نیازمند برمیگرداند، چرا كه صدقه، قبل از این كه در دست نیازمند قرار بگیرد، به دست خدا میرسد. من دوست داشتم آن (صدقه) را به عهده گیرم، چون خدا آن را به عهده گرفته است و پدرم آن را به عهده گرفت
⚡️و همانا صدقه دادن در شب، خشم پروردگار را فرو مینشاند و گناه بزرگ را از بین میبرد و حساب (روز قیامت) را آسان میكند و صدقه دادن در روز، مال را میافزاید و عمر را طولانی میكند.
📚 تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۱۳، ح ۱۱۴ / تفسير البرهان
✨✨☀️☀️☀️☀️✨✨
🤲 اللهم وَفِّقْنا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرضی.
پروردگارا ما را به آنچه که تو دوست داری و راضی میشوی موفّق کن.
ثبت دیدگاه