بحار الأنوار (ط – بيروت) ؛ ج43 ؛ ص81
زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) ترجمه روحانى ؛ ؛ ص380
عيون أخبار الرضا عليه السلام بِالْأَسَانِيدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع أَنَّهُ قَالَ حَدَّثَتْنِي أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ قَالَتْ كُنْتُ عِنْدَ فَاطِمَةَ ع إِذْ دَخَلَ عَلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ ص وَ فِي عُنُقِهَا قِلَادَةٌ مِنْ ذَهَبٍ كَانَ اشْتَرَاهَا لَهَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع مِنْ فَيْءٍ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص يَا فَاطِمَةُ لَا يَقُولُ النَّاسُ إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ تَلْبَسُ لِبَاسَ الْجَبَابِرَةِ فَقَطَعَتْهَا وَ بَاعَتْهَا وَ اشْتَرَتْ بِهَا رَقَبَةً فَأَعْتَقَتْهَا فَسُرَّ بِذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص.
شيخ صدوق (381 ه) به سه سند از اسماء بنت عميس روايت مىكند: من نزد حضرت فاطمه بودم هنگامى كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم وارد خانه آن بانو گرديد و در گردن او گردنبندى از طلا ديد كه حضرت على عليه السّلام از سهم خمس خويش براى فاطمه خريده بود، پس پيامبر به فاطمه عليها السّلام فرمود: اى فاطمه! آيا دوست مىدارى كه مردم بگويند فاطمه دختر محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم است ولى لباس ستمگران و زيور زورگويان را مورد استفاده قرار مىدهد؟ پس فاطمه آن گردنبند را باز كرد و فروخت و با پول آن بردهاى را خريده و آزاد نمود، و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم از اين كردار فاطمه خوشحال گرديد.
ثبت دیدگاه