بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
“وَ صَلّی اللهُ عَلی مُحَمدٍ وَ آلِهِ طاهِرِینَ سیّما مَولانا امامِ زَمانِنا اَلحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ العَسکَری ارواحُنَا الفِداء وَ عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف “
قالَ اللهُ العَظیمِ فی کِتابِهِ الکَریمِ :” ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ ” (سوره حج آیه 32 )
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می فرماید : “هرکس شعائر و نشانه های خداوند را بزرگ و محترم بشمارد، پس همانا این صفت از دلها و قلوب با تقوی سرچشمه می گیرد .”
مطالبی بسیار خلاصه در زمینه ی برگزاری و به پا داشتن مجالس عزا و شادی محمّد و آل محمّد علیهم السّلام تقدیم می شود؛ امید است که ان شاء ا… مورد استفاده ی عموم مؤمنین قرار بگیرد .
باید بدانیم که برگزاری مجالس عزا و ماتم و جشن و شادی اهل بیت علیهم السّلام نزد ما شیعیان یکی از مصادیق بزرگ شعائر الله است. خصوصاً شعائر حسینی که اعظم مصادیق شعائر الله است و دارای اهمیت ویژه در دین اسلام است. به طوری که بقاء اسلام به شعائر حسینی است. همان طوری که نظر علماء ربانّی تشیّع این بوده است که ” اَلاِسلامُ مُحَمَّدیُّ الحُدوثِ وَ الوُجودِ وَ حُسَینیُّ البَقاءِ وَ الخُلودِ.” یعنی به وجود آمدن دین اسلام توسّط حضرت محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله بود ، امّا باقی ماندن و ادامه پیدا کردن و بقاء این دین اسلام به وسیله ی حضرت سیّد الشهداء علیه السّلام انجام شده است و به سبب جایگاه اساسی این شعائر خصوصاً شعائر حسینی است که در طول تاریخ اسلام معارضات زیادی از سوی مخالفین و معاندین و عالمان متهتّک و جاهلان مُتِنَسِّک داشته است و در این چند دهه اخیر به قرائن قطعیّه به نظر می رسد دست های بسیار مرموزی در کار است تا این شعائر را در بین شیعیان و محبّین اهل البیت علیهم السّلام از محتوای اصلی آن خالی کنند که اگر خدای ناکرده به چنین نیّت ناپاک و شومشان موفق شوند، یکی از ارکان تشیّع متزلزل شده، چون طبعاً شعائری که از درون ماهیّت خود را از دست داد، خود به خود محکوم به سقوط و فنا است که خداوند چنین روزی را نیاورد و تمام امیدمان این است که صاحب دین، مولای مظلومان ارواحنا له الفداء با دست خدائیشان آن راحفظ خواهد کرد و اما بنابر وظیفه بر مؤمنین آگاه و رشید است که در هر زمان و مکان محدوده ی صحیح شعائر حسینی و غیره را شناسند و موازین اصلی آن را بدانند تا نسل در نسل از آن شعائر به نحو احسن نگهداری کنند و به نسل های بعدی نوع صحیح آن را آموزش و انتقال دهند.
لهذا مطالب بسیار مفصّل و مستدلی در این زمینه وجود دارد که مجال بازگوئی آن در این وجیزه گویی نیست و فرصتی دیگر را می طلبد تا آنها بیان شود و امید است خداوند توفیق دهد به حول قوه ی او کتابی مستقل در این رابطه تألیف گردد امّا در اینجا فقط به عنوان اشارات مقداری از مشکلاتی را که در کیفیّت برگزاری این گونه مجالس مذهبی دیده شده و بعضی از مراتب آن مغایرت کلی با موازین شرعی دارد؛ متذکّر شده، سپس نوع صحیح آن را با استناد به آیات و روایات و فتاوای علمای ربّانی شیعه بیان می نمائیم .
با بررسی دقیق این مشکلات به وجود آمدن سه شاخصه ی مهم اصلی انحراف محسوس است که تقریباً بقیه ی مشکلات در زیر مجموعه ی این سه قِسم قرار دارند .
اوّل وارد شدن غنا و موسیقی در ابعاد مختلفه ی آن و دوّم ورود الفاظ مستهجن صوفیه و حالات ایشان در این شعائر و سوّم سَبُک و خفیف خطاب کردن اهل بیت علیهم السّلام در اشعار و مرثیه ها و همچنین بی محتوا شدن اشعار و مرثیه ها از مطالب و معارف عالیه و سرودن آنها به نوع عامیانه و سَبُک که حقیقتاً دون شأن اهل بیت علیهم السّلام و خلاف سیره ی شیعیان در طول تاریخ بوده است .
شرح مختصر قسمت اول: غِنا و موسیقی
غِنا و موسیقی به طوری که طبق آیات و احادیث وارده و فتوای علماء شیعی به هر صورت آن که مربوط به مجلس لهو و لعب باشد، حرام است. حتی اگر قرآن و مرثیه های عزاداری با سَبک غِنا خوانده شود، حرام است. ” وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ” (سوره مؤمنون آیه 3) “مؤمنین کسانی هستند که از لغو و بیهوده روی گردان هستند” که حضرت صادق علیه السّلام در تفسیر آن فرمودند:” يَعْنِي عَنِ الْغِنَاءِ وَ الْمَلَاهِي[1]” و در آیه” فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ “(سوره حج آیه 30) که امام صادق علیه السّلام فرمودند :” الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ الشِّطْرَنْج است وَ قَوْلَ الزُّورِ: الْغِنَاء است”[2] و آیات احادیث بسیار دیگر که همه دلالت بر حرمت غنا دارد و اما دست زدن و کف زدنی که عینا برگرفته از سبک مجلس لهو و لعب بوده باشد زیر مجموعه این قسمت قرار می گیرد که غنا و حرام است و البته مطلق دست زدن در مجلس به نظر عدّه ای از علماء محل احتیاط است و چرا اساساً راضی شویم در مجالس اهل البیت علیهم السّلام عملی را که در بعضی مواقع حرام و در بعضی دیگر محل احتیاط است، انجام دهیم. مضافاً به این که دست زدن از سنّتهای عرب جاهلی و مشرکین بوده است که در شأن نزول آیه ی شریفه” وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً ” (سوره حج آیه 35) وارد شده است. در شبی که عدّه ای از قبیله قریش جمع شده بودند تا همان شبانه حمله کنند و پیامبر صلی الله علیه و آله را به قتل برسانند. به سوی مسجدالحرام رفتند در حالی که سوت و کف می زدند و به دور کعبه طواف می کردند که آیه مبارکه نازل شد (نبود دعا و نماز آنها نزد خانه خدا جز سوت زدن و دست زدن ) و حضرت امام صادق علیه السّلام فرمودند (فَالْمُكَاءُ یعنی التَّصْفِيرُ سوت زدن وَ التَّصْدِيَةُ یعنی صَفْقُ الْيَدَيْن دست زدن [3]) و نیز همین دست زدن از عادات و اذکار و اوراد فرقه ضالّه و مضلّه صوفیه خذلهم الله می باشد. چنان که در کتاب سفینةالبحار در باب الصاد ذیل کلمه صوف احادیث راجع به مذمّت صوفیه در حدیث نسبتاً مفصلی از حضرت هادی علیه السّلام منقول است که در قسمتی از آن حدیث حضرت فرمودند: “…اورادهم الرّقص والتصدیة و أذکار هم الترنّم و التغذیة فلا بتبعهم الّالسفهاء و لا یعتقدبهم الاّالحمقاء …[4] ذکر و وردهای ایشان (صوفیه) رقصیدن و کف زدن و دست زدن است و ذکر آن ها آوازه خوانی کردن است. پیروی و تبعیت آنان را نمی کند مگر اشخاص سفیه و معتقد به آن ها نمی شود مگر احمقان …” و هم چنین از مسلم جصاص نقل شده که مرحوم مجلسی در بحار ج 45 ص 114 نقل می کند امام سجاد علیه السّلام بعد از شهادت امام حسین علیه السّلام در کوفه در حالی که می گریستند خطاب به آن مردم ابیاتی را قرائت فرمودند که در ضمن آن ابیات آمده است” تُصَفِّقُونَ عَلَيْنَا كَفَّكُمْ فَرَحاً وَ أَنْتُمُ فِي فِجَاجِ الْأَرْضِ تَسْبُونَا ” یعنی شما علیه ما دست می زنید و شادی می کنید در حالی که ما را اسیر کرده اید! پس واضح گردید اولاً دست زدن و کف زدن و سوت کشیدن از سنّتهای جاهلیّت و عادات فرقه ضالّه ی صوفیه و کسانی است که در شهادت حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام و اسیر کردن اهل بیت علیهم السّلام شادی کرده اند، بوده و سنّتی هم نبوده که مانند بعضی از سنن جاهلیّت، اسلام آن را تایید کند مانند ماه های حرام، بلکه حتی در سیره ی اصحاب ائمه علیهم السّلام و متشرّعه در طول تاریخ در مجالس فرح و شادیشان چیزی به عنوان دست زدن وجود ندارد و اساساً کدام یک از علماء برای این عمل در مجالس سرور اهل بیت علیهم السّلام رجحانی قائل شده و امر به آن کرده است، البته در سه روز ایّام فرحة الزهراء علیها صلواة الله بحثی جداگانه دارد که خارج از موضوع است و در جای خود باید مبحث آن بیان شود. اکنون با این مواردی که بیان شد چرا باید این طور بی پروا که روز به روز سال به سال هم دامنه ی آن گسترده تر شده به طوری که در اغلب مجالس شادی اهل بیت علیهم السّلام از نوع دست زدن حرام آن شایع شده! این عمل را در مجالس مذهبی رایج نمائیم تا جائی که خارجین از مذهب که قدرت فهم و تشخیص این موضوعات را ندارند، شیعه را متهم کنند و بهانه به دست عده ای وهّابی خبیث مشرک باشد که مصداق آیه ی تصدیة را بر شیعیان تطبیق دهند، در حالی که این اعمال مورد قبول قاطبه ی علماء ربّانی شیعه نمی باشد و موضوعی شاید مهم تر در تمام موارد مذکور این است که آیا این نوع شادی کردن یعنی دست زدن و یا آن سبک های سَبُک شعر و مرثیه خواندن در شأن مجالس ائمه ی اطهار علیهم السّلام است؟ یا اینکه این نوع شادی کردن لاأقل در شأن مجالس مربوط به خودمان مانند عروسی هایمان و غیره است که آن را تسرّی داده و در مجالس مذهبی اهل بیت علیهم السّلام وارد کرده ایم . پس هوشیار باشیم و بدانیم که بسیاری از این دست زدن ها و موسیقی ها و الفاظ مستهجن که بیان آن خواهد آمد و کارهای دیگر صوفیه نا آگاهانه از طرف محبّین اهل بیت علیهم السّلام و آگاهانه از طرف معاندین در شعائر حسینی وارد شده و باید احساس خطر نمائیم و مواظب باشیم تا شعائر حسینی از هر گونه انحراف و آلودگی محفوظ و مصون باشد و حافظ شئونات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام در هر زمینه باشیم .
[1] بحار الأنوار (ط – بيروت) ؛ ج70 ؛ ص 208
[2] تفسير القمي ؛ ج2 ؛ ص84
[3] علل الشرائع ؛ ج2 ؛ ص397
[4] الهدايا لشيعة أئمة الهدى (شرح أصول الكافي للمجذوب التبريزي) ؛ ج1 ؛ ص106
ثبت دیدگاه