بحار الأنوار (ط – بيروت) ؛ ج60 ؛ ص251 حدیث 113
الْقِصَصُ، بِالْإِسْنَادِ إِلَى الصَّدُوقِ بِإِسْنَادِهِ إِلَى ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ إِبْلِيسُ لِنُوحٍ ع لَكَ عِنْدِي يَدٌ سَأُعَلِّمُكَ خِصَالًا قَالَ نُوحٌ وَ مَا يَدِي عِنْدَكَ قَالَ دَعْوَتُكَ عَلَى قَوْمِكَ حَتَّى أَهْلَكَهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَإِيَّاكَ وَ الْكِبْرَ وَ إِيَّاكَ وَ الْحِرْصَ وَ إِيَّاكَ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّ الْكِبْرَ هُوَ الَّذِي حَمَلَنِي عَلَى أَنْ تَرَكْتُ السُّجُودَ لِآدَمَ فَأَكْفَرَنِي وَ جَعَلَنِي شَيْطَاناً رَجِيماً وَ إِيَّاكَ وَ الْحِرْصَ فَإِنَّ آدَمَ أُبِيحَ لَهُ الْجَنَّةُ وَ نُهِيَ عَنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ فَحَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى أَنْ أَكَلَ مِنْهَا وَ إِيَّاكَ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّ ابْنَ آدَمَ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ فَقَالَ نُوحٌ ع فَأَخْبِرْنِي مَتَى تَكُونُ أَقْدَرَ عَلَى ابْنِ آدَمَ قَالَ عِنْدَ الْغَضَبِ.
راوندى در سلسه سندش از ابن عباس چنين نقل مىكند: ابليس به نزد نوح آمده و گفت: تو بر من منّت دارى به آن سبب كه به قومت نفرين كرده و همه را به هلاكت كشاندى اينك تو را به ويژگيهايى سفارش مىكنم. اول اين كه از كِبر و خودخواهى بر حذر باش، دوم از حريم حرص و طمع خارج شو و سوم اين كه از حسد بپرهيز، اما كبر همان آفتى بود كه باعث شد من از سجده بر آدم خوددارى ورزيده و از درگاه خداوند رانده شوم و اما حرص همان بود كه باعث شد آدم با تمام وجودي كه مىتوانست از گياهان گوناگون بهشتى مُتَلَذِّذ شود اما حرص او را بر آن داشت تا از همان شجره ممنوعه تناول نمايد. و اما حسد تيرى بود كه باعث شد فرزند آدم به وسيله آن برادرش را به قتل رساند. آنگاه نوح از او پرسيد: تو در كدام حالات بر انسان چيره و غالبترى؟ شيطان گفت: زماني كه انسان خشمگين باشد.
ثبت دیدگاه