داستان کنیز امام سجاد علیه السلام
26 مرداد 1402 - 21:08
بازدید 58
پ
پ

🔆🔆💠💠🌸🌸🌾🌾☘️☘️

💢💢 فایل صوتی :

موضوع : داستان کنیز امام سجاد علیه السلام

💢حضرت امام زین العابدین کنیزی داشتند روزی با ظرفی که در دست داشت و آب به دست مبارک حضرت می ریخت غفلتی کرد ظرف از دستش افتاد به سر مبارک حضرت خورد ومجروح کرد.

⚡️کنیز بلافاصله به امام زمانش عرض کرد. «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» حضرت فرمودند:خشم خودم را فرو خوردم.
کنیز گفت: «وَالْعافِينَ عنِ النَّاسِ» حضرت فرمودند: تو را عفو کردم.
کنیز گفت: «وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» حضرت فرمودند: برای رضای خدا تو را آزاد کردم.

💢 یا صاحب الزمان ما به شما طمع و آرزو داریم کار اجداد شما این بود برده می خریدند آزاد می کردند، یا صاحب الزمان من بنده توام ما را بخر دیگه آزادمون نکن.

➖➖➖➖➖➖➖
بخشی از کلاس دین مصفا استاد سید مهدی مرعشی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
لینک کانال
@dinemosafa

🔆🔆💠💠🌸🌸🌾🌾☘️☘️

ثبت دیدگاه

یک پاسخ برای “داستان کنیز امام سجاد علیه السلام”
  1. کاش من در آن زمان زندگی میکردم

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.